تاریخچه

چگونگی حرکت پیـادگان درون خیـابان‌های شـهرهای جهان،امروزه بـه عنوان عطفی درون نحوه نگرش بـه این فضای شـهری مطرح مـی‌شود، برای اینکه مبلمان روی سرامیک سرنخورد چه کنیم بر خلاف نگاه اوایل قرن بیستم کـه خیـابان فقط جهت تردد اتومبیل درون نظر گرفته شده بود و در طرح‌های جامع و تفضیلی درون آن دوران، همـین نگرش ساده انگارانـه، ناهنجارهای بسیـاری را درون فضاهای درون و بیرون اینگونـه شـهرها بـه وجود آورد. برای اینکه مبلمان روی سرامیک سرنخورد چه کنیم درون لغت نامـه دهخدا، خیـابان بـه معنای درست و امروزی آن معنی شده است:

«راه ساخته شده مـیان دو صف درختان» یـا «راهی کـه مـیان صحن چمنـها باشد».که مسلما راه رفتن درون چنین خیـابانی بـه مراتب دلپذیرتر از راه رفتن درون پیـاده روهای تنگ و شلوغ امروزی است.(۱)

یکی از اولین خیـابانـهایی کـه به همـین منظور، یعنی جهت گردش و تفرج مردم ساخته شد، خیـابان چهارباغ اصفهان بود کـه در زمان شاه عباس احداث گردید. برای اینکه مبلمان روی سرامیک سرنخورد چه کنیم اسکندر بیک (۲) درون شرح احداث این خیـابان مـی‌گوید:

« از درب دولت که تا کنار زاینده رود خیـابانی احداث فرموده، چهار باغی درون هر دو طرف خیـابان و عمارت عالیـه درون درگاه هر باغ طرح انداخته‌اند و از کنار رودخانـه که تا پای کوه جانب جنوبی شـهر انتهای خیـابان قرار داه اطراف آن را بر امراء و اعیـان دولت قاهره قسمت فرموده‌اند کـه هر کدام باغی طرح انداخته درون درگاه باغ عمارتی مناسب درگاه مشتمل بر درگاه و ساباط رفیع و ایوان و بالاخانـه‌ها و منظره‌ها درون کمال زیب و زینت و نقاشی‌های بطلا و لاجورد ترتیب دهند..

…..دو طرف خیـابان جوی آب جاری گردد درختان سرو و چنار و کاج عرعر غرس شود و از مـیان خیـابان نـهری سنگ بست ترتیب حتما که آب از مـیان خیـابان نیز جاری باشد و باغ حوضی بزرگ بسان دریـاچه ساخته شود.هراز امراء و اعیـان و سرکاران بـه وقوف معماران و مـهندسان شروع درون کارکرده درون انجام آن ساعی گشتند و در پیش هر عمارت درون ساحت خیـابان حیـاض عظیم بـه اشکال مختلفه پرداختند.در داخل باغ نیز غایت تکلف بـه قانون طراحی بـه عمل آورده، نـهال انواع اثمار غرس نمودند».(تصویر۱)

آن طور کـه از سفرنامـه اروپاییـان یرمـی‌آیند، آنان بـه هنگام دیدار از اصفهان دوره‌ی صفوی، از زیبایی‌های این شـهر شگفت زده شده و به توصیف آن درون نوشته‌های خود پرداخته و سعی درون ارا‌ئه تصویری دقیق از آن داشته‌اند. بـه همراه این نوشته‌ها، نقشـه‌های متعددی از اصفهان بـه اروپا راه یـافت کـه هم اکنون گنجینـه‌ای از آنـها درون کتابخانـه‌های واتیکان و دیگر پایتخت‌های  اروپایی موجود است. این نقشـه بسیـار دقیق و نقاشی‌های ضمـیمـه آنـها، با استفاده از علم پرسپکتیو کـه رهاورد رنسانس بود، بـه تصویر کشیده شده‌اند با رواج صنعت چاپ درون اروپا این سفرنامـه‌ها و نقشـه‌های همراه آنـها منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته و غالبا استقبال خوبی مواجه و متخصصان معمار و شـهرساز نیز بـه سوی آنـها جلب شدند.چنان کـه مـی‌دانید معماران درون معماری و شـهرسازی قرون ۱۶ و ۱۷ درون اروپا سعی داشتند علاوه بر رعایت اصول خاص کلاسیسیم یونان و رم باستان، درون آثار خود، تقارن تک محوری را بـه گونـه‌ای بـه وجود آوردند کـه یـادآور پرسپکتیو یک نقطه‌ای باشد. چنین نکته‌ای درون شـهرسازی نیز مورد توجه بود، اما درون آن سال‌ها شـهرهای جدید زیـادی درون اروپا ساخته نشد کـه ایده‌آل شـهرسازان بـه حقیقت بپیوندد و نقشـه‌های شـهر ایده‌آل غالبا روی کاغذ ماند.شـهرسازان قرون هفدهم و هجدهم مـیلادی کـه به دوره باروک معروف است.همان رویـه‌ شـهرهای بـه روی کاغذ مانده پیشین را دنبال مـی‌کرد و متکی بر اصل خیـابانـها و بولوارهای ممتد با نقاط مکث درون مکان‎های خاص بود.این نوع شـهرسازی درون پاریس قرن نوزدهم، دوران امپراطوری ناپلئون سوم، بـه بهترین نحو خود را نشان مـی‌دهد.

در این زمان آقای بارون هوسمان شـهردار پاریس. پیشنـهاد گشایش درون شـهر قدیمـی را کـه بسیـار پرجمعیت و غیر قابل کنترل بود، داد و علی‎‌‌رغم دشواریـهای فراوان مالی و اجتماعی، مورد تایید امپراطور قرار گرفت(۳).از جمله ساخت بلوار شانزه‌لیزه کـه هم اکنون از معروفترین مکانـهای شـهری جهان بـه شمار مـی‌آید(۲).آن طور کـه اسناد بر جای مانده برمـی‌آید، نماهای این خیـابانـها قبلا طراحی مـی‌شد که تا به هنگام ساخت، بـه صورتی ممتد نمای خیـابان را بـه رخ بکشد.این نوع نما سازی‌ها را پیش لز پاریس درون بعضی از شـهرهای انگلیسی مانند شـهر crescent bath توسط جان وود john wood طراحی شد، بـه سبیـاق معماری رنسانس ایتالیـا و معمار معروف آن دوران اندره پالادیو کار شده است. نکته قابل توجه درون این مجموعه،چنانچه درون عملاحظه مـی‌شود، این هست که نمای مجموعه دو طبقه طراحی شده ولی ساختمانـهای پست این نما غالبا چند طبقه بوده و بر خلاف نمای موزون و منظم درون مـیدان، کاملا غیر منظم و مغشوش بـه نظر مـی‌رسد.به عبارت دیگر نمای اصلی صرفا بـه صورت نما ساخته شده و بناهای پشت آن طبقه مس و اقامتی مـی‌باشند،(از ارتفاع و نظم نمای اصلی تعبیت نکرده و ابعاد و اندازه‌های عملکردی ملاک ارتفاع آنـها مـی‌باشد(تصویر۳).چنین مغایرت‌های نشان دهنده ارزش گذاری ویژه‌ای بوده کـه به نمای اصلی داده مـی‌شد بـه عبارت دیگر نمای اصلی بـه عنوان یـادمانی زیبا حفظ شده ولی خانـه‌های متصل بـه آن کاملا عملکردی و آماده به منظور هرگونـه تغییرات.در زمـینـه این نوع ارزش گذاری‌ها درون صفحه‌های آینده بیشتر صحبت خواهد شد و خواهیم دید کـه این نوع معماری شـهری درون شـهرهای ایران مخصوصا تهران نیز بـه وجود آمد ولی متاسفانـه درون دهه‌های اخیر مورد بی مـهری قرار گرفته و بخشـهای بسیـاری از این نماهای زیبا تخریب شده‌اند. با این گذر سریع تاریخی بـه اصفهان باز مـی‌گردیم.

خیـابان چهارباغ اصفهان کـه در اوایل قرن هفدهم (حدود سال ۱۶۰۰ مـیلادی) درون دوران شاه عباس اول احداث شده بود، همـیشـه مورد توجه مسافران اروپایی بود.ژان – باتیست (tavemier_ jean_ baptiste)مـی‌گوید:

«در هیچ شـهر ایتالیـا، همانند این خیـابان وجود ندارد و خیـابانـهای شـهر رم درون مقابل آن، کوچه‌هایی کج و کوله هستند»همـینطور ژان – باتیست شاردن (jean – baptiste chardin) این بولوار را درون جهان بی نظیر خوانده هست و خیـابانـهای لندن و پاریس را قابل مقایسه با این گذر اصفهان نمـی‌داند.

آیـا این خیـابان کـه از یک طرف با ساختمان زیبای جهان نما شروع و در طرف دیگر به  سی‌و‌سه پل ختم مـی‌شد، نمـی‌توانست همان الگوی اصلی بولوار شانزه‌لیزه‌ی پاریس درون نیمـه دوم قرن ۱۹ مـیلادی باشد؟ البته حتما توجه داشت کـه تا آن زمان صدها نسخه از کتاب‌ها و ترسیمات مربوط بـه اصفهان درون دسترس علاقه‌ مندان قرار گرفته بود.

همچنین شـهر سن‌پترزبورگ کـه در اوایل قرن هجدهم (۱۷۰۳مـیلادی) درون حال شکل‌گیری بود، معماران اروپایی درون طراحی آن مشارکت داشتند. از جمله دومنیکوترزینی (trezzini)، معمار ایتالیـایی زبان سوئیسی، از اولین استادانی بود کـه هم درون طرح شـهر نظارت داشت و هم درون طراحی ساختمان‌ها. بـه این ترتیب مـی‌توانیم بـه صورتی کلی چنین استدلال کنیم کـه نقشـه‌های اصفهان و به همراه آن چهارباغ درون اوایل قرن هفدهم بـه اروپا مـی‌رود و در شکل‌گیری شـهرسازی رنسانسی و باروک موثر واقغ مـی‌شود. شـهر سن‌پترزبورگ کـه از اولین شـهرهای ساخته شده درون قرن هجدهم بوده و تمام و کمال بـه وسیله معماران اروپایی طراحی شده، طبیعتا مـی‌توانسته هست متاثر از شـهرسازی اصفهان باشد. البته استدلال فوق نیـازمند مطالعات دقیق‌تری هست که از عهده این مقاله خارج مـی‌باشد(تصویر۴).

در حاشیـه این نیز گفتنی هست که سیمای جذاب خیـابانـهای اصلی این شـهر کـه نماهای مس ۴ یـا ۵ یـا ۶ طبقه مردم شـهر را درون خود جای داده بود. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و محروم ماندن این مجموعه‌ها از سرویسهای دولتی کـه رسیدگی بـه برق و تاسیسات و تعمـیرات و غیره را بر عهده داشتند بسیـاری از ساکنین این مجموعه‌ها بـه بناهای جدید کوچ د و این مجموعه‌ها که تا مدتی بـه حا خود رها شدند. امروزه تعمـیر و سرپا نگهداشتن این بناهای خالی از مشکلات اساسی دولت روسیـه است، درون حال حاضر با رنگ و تمـیز این نماها لااقل سعی درون حفظ ظاهر آنـها را دارند.این نوع مشکلات را درون شـهرهای دیگری چون ایروان درون ارمنستان نمـیز مـی‌توان مشاهده کرد.

دو مطلب درون این زمـینـه قابل مطرح است. اول اینکه چرا بـه گذشته احترام مـی‌گذاریم و در حفظ آن مـی‌کوشیم و این نکته درون تمام شـهرهای دنیـا صادق است، درون این زمـینـه بـه صورت خلاصه مـی‌توان گفت کـه توجه بـه جذابیت‌های بناهای گذشته بخشی از نیـازهای درونی و بسیـار عمـیق انسانی بشر امروز هست که نمـی‌توان آنرا صرفا با معیـارهای اقتصادی و کوتاه مدت سنجید.البته صنعت توریسم کـه بخش اعظم آن مربوط بـه استفاده از آثار معماری گذشته هست برای بسیـاری از کشورهای تبدیل بـه منبع عظیم اقتصادی شده است.

دوم اینکه راه حل‌های مشترکی جهت حفظ این گونـه بناها درون تمام جهان بـه وجود آمده کـه مـی‌توان با استفاده از آن تجربیـات، درون شـهرهای خودمان نیز قدم مثبت جهت حفظ و نگهداری آنـها بـه کار ببریم. یـادآور مـی‌شود بخش بسیـار مـهمـی از این اقدامات مربوط بـه ایجاد تفاهم و توافق با صاحبان اینگونـه بناها هست که ابزارهای اقتصادی و فرهنگی حتما در این راه استفاده شود وگرنـه صرفا ایجاد موانع قانونی جهت حفظ آنـها بدون توجه بـه خواسته‌های صاحبانشان، راه بـه جایی نخواهد برد.

با این مرور تاریخی کوتاه بـه دوران قاجار مـی‌رسیم و ارتباط مستقیم ایرانیـان با معماری و فرهنگ غرب. درون این زمـینـه بسیـار نوشته شده و پژوهش‌های نسبتا جامعی نیز صورت گرفته هست که درون این ‌جا فقط بـه بحث خیـابان درون توسعه شـهر تهران قاجاری اشاره مـی‌شود. درون مقاله دکتر نسرین فقیـه مـی‌خوانیم(۴).

«تهران جدید کـه بدون حصار پیشین شکل گرفت بـه چند خیـابان سراسری کـه در کل از نظم شکل معینی برخوردار نبودند مجهز شد.از دوازده دروازه شـهر تنـها هفت عدد بـه خیـابانـهای اصلی مربوط شدند و بقیـه بیشتر بـه صورت سمبولیک از نظم حصار هشت گوش پیروی د.

به این ترتیب درون تاریخ شـهرسازی ایران خیـابان (بولوار) بـه وجود آمد. خیـابان‌هایی چون امـین السلطان (فردوسی آینده) و امـیریـه و باغشاه حالت بولوارهای قرن نوزدهم اروپایی را داشتند کـه در دو شمت آن‌ها تک بناها نسبت بـه خیـابان عقب نشسته و دور آن‌ها را پارک و درختان گرفته بود.

اما خیـابان‌های داخل ارگ سلطتنتی بیش‌تر از فضای ساخته شد و معمارانـه برخوردار بودند.نقاشی نیم افسانـه‌ای و نیم واقعی صنیع الملک درون کتاب هزار و یک شب آرکادی را نشان مـی‌دهد درون دو سوی خیـابان، تصور یـا واقعیت،به هر حال نقاش، آگاهی از معماران رو بـه خیـابان دارد یعنی همان آگاهی کـه در معماری بولوار هوسمانی دیده مـی‌شود(تصویر۵) این گونـه معماری کـه در آن خیـابان یک فضای با هویت شـهری هست و نـه فضائی باقی مانده، درون نمونـه‌های دیگری درون ایران دیده مـی‌شود کـه در همـین دوره ساخته شد مانند خیـابان اصلی شـهر اهواز و معماری دوسمت چهارباغ اصفهان کـه هنوز قسمت‌هائی از آن باقی مانده‌است.»

تا سال‌های ۱۳۰۰ شمسی و با روی کار آمدن رضاشاه، آهنگ تغییرات و تحولات درون شـهرسازی بـه گونـه‌ای غیر منتظره شتاب مـی‌گیرد. درون این زمـینـه مـی‌خوانیم:

«سر و ساماندهی تهران با الگوی خطوط راست کـه مـیراث قرن نوزدهم بود مدل خوبی به منظور این کار شد،خیـابانـهای فرعی و اصلی، دامنـه شـهر شاه‌ نشین قاجاری را بـه سوی شمال کشیدند و ساختن مـیدان‌ها کـه بخشـهای مـهم شـهر را از هم مشخص مـی‌د درون این زمان یکی از ویژگی‌‍‌های اساسی توسعه شـهر درون ایران شد، نتیجه این کار ایجاد یک شـهر گشاده با یک هسته مرکزی بود کـه بیـانگر نظام متمرکز و واحد بود درون این دوران بود کـه خیـابان بـه مفهوم قرن بیستمـی آن درون شـهرهای ما پدیدار شد،یعنی گذر و معبری درون شـهری کـه موجب تسهیل درون تردد مسیرهای سواره باشد».(۵)

معماری خیـابانی درون دوران پهلوی اول همزمان با ورود تاسیسات، برق و آب و غیره بـه درون ساختمان‌ها بـه وجود آمد.وبا ایجاد طبقه متوسط کـه خانـه‌های کوچک را مـی‌طلبیدند،رونق پیدا کرد.در این دوران کوچه بـه خیـابان تبدیل شد.معماری درون‌ گرا با اندرونی و بیرونی جای خود را بـه معماری کـه به ناچار کنار خیـابان قرار مـی‌گرفت.و نوعی معماری خیـابانی را بـه وجود مـی‌آورد،داد.به صورتی کلی این نوع معماری خیـابانی را، کـه دارای سیمای خاص و مشخص بودند مـی‌توان این گونـه تقسیم بندی کرد:

۱-نمونـه‌های معماری رسمـی: برای اینکه مبلمان روی سرامیک سرنخورد چه کنیم مانند مجموعه بناهای باغ ملی تهران، پست، تلگراف،شـهربانی و غیره.

۲-معماری آپارتمانی:طرحی شده به منظور آپارتمان‌ها درون طبقات دوم و سوم کنار خیـابان و در ردیف همکف،پیـاده‌رو، مغازه‌ها و دکاکین.از مـهم‌ترین نمونـه‌ها خیـابان انقلاب تهران.

۳-معماری ساده خیـابانی، درون دو طبقه، مغازه‌ها و دکاکین درون پایین و بالا معماری ریتمـیک با نظم خاص،مانند نمونـه. خیـابانـهای حافظ و سعدی وفردوسی و ناصرخسرو و سرچشمـه. درون این نمونـه‌ها بالکن رو بـه خیـابان بسیـار جذاب است.این بالکن‌ها را هم رو بـه خیـابان مشاهده مـی‌کنیم و هم رو بـه کوچه.این‌ها نشانـه‌هایی از توجه بـه فضاهای عمومـی شـهری هست که درون شـهرسازی گذشته ایران سابقه نداشت:

نگارنده خود شاهد بودم کـه در ایـام کودکی بـه همراه مادربزرگ درون ایوان طبقه دوم خانـه‌ای درون خیـابان ویلای جنوبی،چه لذتی داشت تماشای خیـابان و مشاهده گاری‌های آب‌ شاه و تاکسی‌ها گلگیر سفید و موتور سیکلت‌های نوظهور.امـیدوارم تعداد اندک باقی مانده از این نوع بالکن‌ها،روزی روزگاری از حالت زباله‌دانی خارج شده و به عناصر زیبای شـهری تبدیل شوند.(تصویر۶).

۴-معماری زمـینـهای تقسیم شده بین مردم بـه صورت قطعات تفکیکی،مانند مجموعه‌های بین خیـابان‌های جمـهوری و انقلاب با تقسیم بندی شطرنجی منظم.این قطعات تفکیکی بـه عنوان محله‌ها و توسعه‌های جدید شـهری کـه غالبا تقسیماتی بـه عرض ۱۰-۱۵-۲۰-متر و طول ۲۰-۳۰-۴۰-متر بـه صورت شمالی و یـا جنوبی واگذاری مـی‌شدند.در این واگذاریـها ساختمان درون ۵۰ یـا ۶۰ درون صد سطخ اشغال و یک یـا دو طبقه ساخته مـی‌شد.از آنجائیکه این نوع تفکیک الگوای به منظور توسعه تهران و دیگر شـهرها گردید، توضیح بیشتری درباره کیفیت این بناها داده مـی‌شود.(تصویر۷).

این مجموعه‌ها کـه تقریبا که تا سالهای دهه ۱۳۳۰ بـه سبیـاق معماری پیش از مدرن(درباره معماری مدرن درون دنباله مقاله توضیح داده خواهد شد )اجرا مـی‌شدند، علی‌رغم ایجار ناهمگونی کـه مخصوصا درون بر خیـابانـها و کوچه‌های شمالی و جنوبی مـی‌توانست بـه وجود بیـاید ولی عواملی چند از اینگونـه ناهمگونی‌ها جلوگیری بـه عمل مـی‌آورد و در نتیجه مجموعه‌های بسیـار زیبا بـه وجود مـی‌آمدند کـه متاسفانـه بخ جز تعدادی اندک مشمول تخریب شده‌اند.

در اینجا جند نمونـه از عواملی کـه باعث پیوند این بناها درون سیمای کوچه و خیـابان مـی‌شد بـه صورتی خلاصه شرح داده مـی‌شود:

-استفاده از عناصر تکراری درون نما مانند پیش آمدگی‌ها ایوان‌ها و بالکن‌ها.

-استفاده از پنجره‌های کوچک چوبی کـه به اندازه مناسب درست مـی‌شدند.

-استفاده از نرده‌های فلزی(فرفورژه)که معمولا درون کارگاههای محدود درون آن زمان و به صورت تولید انبوه درست مـی‌شدند.

-خط آسمان و به اصطلاح هره پشت بام غالبا با آجر و به صورت تزیینی کار مـی‌شد و در محل اتصال بـه زمـین نیز بـه جای سنگ‌های ۳۰ سانتی پلاک درون بناهای امروز، از سنگهای لاشـه‌ای و به ارتفاع حدود یک متر استفاده مـی‌شد.

-این ساختمانـها غالبا بـه صورت دو طبقه یک واحدی بودند و یک خانواده درون آنـها زندگی مـی‌د. بنابراین حیـاط بـه صورت مشاعی نبوده و خود اهالی خانـه بـه نظافت و گلکاری آن مـی‌پرداختند.

پلان این خانـه‌ها کاملا غیر متقارن بود و فضاهای معمارانـه بـه صورت عملکردی درون کنارهم، بـه صورتی آزاد قرار مـی‌گرفتند.به علت کوچکی فضای خانـه هرکدام از عملکرد‌ها مانند هال ورودی،اطاق پذیرای،اطاق ناهار خوری، اطاق خواب،آشپزخانـه و غیره حتما ابعاد مناسبی داشته باشند،و نمـی‌توانستند از مـیزان معینی بزرگتر باشند.بر خلاف خانـه‌های حیـاط‌‌ دار کلاسیک کـه در آنجا فضای ایوان،به صورت باز یـا بسته مـی‌توانست دارای شاه نشین بوده و ابعاد وسیعی بـه خود بگیرد و حتی تبدیل بـه تالاری دوطبقه شود.این خانـه‌ها چنانچه گفته شد متعلق بـه طبقه متوسط تازه بـه دوران رسیده‌ای بود کـه غالبا کارمندان دولت بودند و اغلب مجرد و یـا حداقل تعداد افراد خانواده را درون مقایسه با خانواده‌های گسترده گذشته داشتند.

ورود تاسیسات جدید از قبیل برق و لوله‌کشی آب از مـهم‌ترین عوامل روی آوردن بـه این نوع خانـه‌های، عملکردی، با ابعاد کوچک با فضاهای فشرده بود.برای مثال درون معماری خانـه‌های حیـاط دار کلاسیک بخش خیس خانـه کـه با آب سروکار داشت حتما حتما از بخش خشک آن جدا مـی‌شد.مانند توالت آشپزخانـه کـه معمولا درون ته حیـاط قرار مـی‌گرفت.بنابراین با توجه بـه امکانات جدید لوله کشی آب و برق،بخشـهای فوق بـه درون ساختمان منتقل شد و تاثیر بسیـار درون ترتیب قرارگیری اجزاء معماری و حتی روحیـه و رفتار ساکنین بـه وجود آورد.

آشپزخانـه کـه غالبا درون انتهای حیـاط قرار داشت و با اجاق هیزمـی غذا طبخ مـی‌شد،با آمدن چراغهای سه فتیله نفتی وضعیت تمـیزتری پیدا کرد و رنگ و بوی دیگری بـه خود گرفت.به طوری‌ کـه مـی‌توانست درون معرض دید نیز قرار گیرد.همچنین با آمدن آبگرمکن نفتی، نیز بـه دیگر فضاهای این خانـه‌ها اضافه شدند و همـین مسئله دگرگونی عظیمـی درون تغییر شکل محلات بـه وجود آورد.زیرا عمومـی و آب انبار کـه از مکانـهای تجمع و روابط اجتماعی مردم محله بود، کم‌کم متروکه شد و از بین رفت.

در پایـان این بخش بـه سند جالبی توجه کنید کـه مربوط بـه واگذاری قطعات تفکیکی بـه کارمندان دولت و به اصطلاح طبقه متوسط شـهری است.این ابلاغیـه مربوط بـه سالهای ۱۳۱۰دوران پهلوی اول مـی‌باشد کـه توسعه تهران درون شمال خیـابان انقلاب و همچنین درون شرق و غرب شروع شد و زمـینـهای واگذار شده قطعات کوچکی بـه مساحت ۲۵۰یـا۳۰۰ متر مربع بودند و معماری آنـها دیگر نمـی‌توانست تابع معماری درون گرای حیـاط دار کلاسیک باشد.

«نظر بـه اینکه وضعیت زمـینـهای خندقی شرقی تهران از بدو پر خندق بـه واسطه نداشتن طالب و خریدار بـه صورت مخروبه و هیبت ناپسندی باقی مانده و محل ریختن زباله ساکنین آن حدود گردیده کـه مخالف بهداشت همگانی هست از نظر‌ آبادی و عمران این قسمت و ضمنا کمک بـه بعضی از کارمندان دولت و شـهرداری کـه بی خانـه و کرایـه‌‌نشینی مـی‌کنند درون نظر گرفته شده، زمـینـهای نامبرده با شرایط معین و اقساطی کـه از پنج سال تجاوز نکند بـه کارمندان دولت و شـهرداری وگذار شود کـه هم برزن جدید و آبرومندی بر محلات شـهر افزوده شده و هم کارمندان دولت و شـهرداری دارای خانـه مس شوند و برابر صورتی کـه به پیوست تقدیم مـی‌شود زمـینـهای نامبرده نقشـه برداری و قطعه بندی و……»(۶)

در سالهای بعد از ۱۳۴۰ معماری ایران دچار تحول شد و مـهم‌ترین عامل این تحول نیز راه‌یـابی مـهندسان فارغ‌التحصیل از دانشکده‌های زیبا رشته معماری بـه بازار کار بود.در این مقاله فرصت ریشـه‌یـابی مسئله فوق فراهم نیست ولی مـیتوان بـه چند نکته بسیـار مـهم کـه حاصل رسوخ تفکر مدرن درون تعلیمات رشته معماری بود پرداخت.هرچند کـه صحبت از تفکر «مدرن» حاصل گفتگوها و پژوهش فرهیختگان درون دهه‌های اخیر هست ولی درون زمانی کـه دانشکده هنرهای زیبا و رشته معماری درون سال‌های ۱۳۱۹و۱۳۱۸تاسیس شد، آگاهی چندانی از فکر جدید و مدرن درون مـیان نبود و غالبا بـه نتایج آن کـه مـی‌توان آن را بـه «مدرنیزاسیون»تعبیر کرده بسنده مـی‌شد.در زمان حال هست که مـی‌توانیم از آن دوران فاصله گرفته و نگاه آگاهانـه‌تری بـه وقایع داشته‌ باشیم.

از جهتی مـی‌توان این دانشکده را کانون قدرتی دانست کـه قبلا بـه طور سنتی درون دربارها و دیگر مراکز حاکمـیت قرار داشت و این صاحبان قدرت و سرمایـه بـه طور طبیعی تعیین کنندگان خط مشی اینگونـه هنرها بودند.بنابراین مـی‌توان استدلال کرد کـه برای نخستین بار درون این دانشکده هنرمندان بـه خود هنر بـه عنوان موضوعی ناب توجه د و فارغ از «سفارش و دستور»به خلق آثاری پرداختند کـه راهنمای آیندگان این سرزمـین شد، البته نباید از نظر دور داشت کـه به هر صورت این کانون نیز مـی‌بایست با قدرت گرفتن دولت مرکزی بعد از کودتای ۲۸ مرداد حد و حدود آزادی‌های خود را مـی‌شناخت و به آن آگاه مـی‌شد.

هنر غرب از طریق دانشکده‌های هنر زیبا بـه طور مستقیم وارد ایران شد، مخصوصا مدرنیسم کـه وجه خاصی از مدرنیته غرب است، جایگاه خاصی درون این دانشکده پیدا کرد.علی‌رغم آنکه بـه تعریف واحدی از مفهموم کلمـه «مدرنیسم»که مورد توافق همـه صاحب نظران باشد، نمـی‌توان دست یـافت ولی توافق کلی بر این هست که مدرنیسم از نمودهای فرهنگی و هنری تمدن غرب هست که درون اوایل قرن بیستم بـه اوج خود رسید.در مقابل مدرنیبته عناصر درونی،فکری و فلسفی آن هست و دارای یک رشته بنیـادهای مفهومـی هست که همگی با یکدیگر ارتباط واحدی دارند مانند خرد یـا عقل کـه بر اساس آن، قانون و دولت مدرن تشکیل یـافت».نظر گروهی از متفکران بر آن هست که مدرنیته از دوران رنسانس پاگرفت و در قرن ۱۷ و ۱۸ و عصر روشنگری تکامل یـافت و به جهان امروز رسید. همچنین مدرنیسم بـه عنوان یکی از مـهم‌ترین نمودهای مدرنیته، تلاشی بود به منظور تسلط هنر بر قلمروهای دیگر زندگی»که اوج آنرا درون هنرهای گوناگون درون اوایل قرن بیستم اروپا مـی‌توان مشاهده کرد و رسمـیت یـافتن آن را درون مدرسه باوهاوس آلمان کـه در سال ۱۹۱۹ تاسیس و در سال ۱۹۲۸ توسط نازی‌ها منحل شد.

از مشخصه‌های بارز معماری مدرن کـه نام modem movement یـا جریـان مدرن نیز بـه آن اطلاق مـی‌شد، حذف تزیین،کنار گذاشتن کامل تاریخ و عناصر تاریخی، پلاتی آزاد از قید و بند هندسه متقارن و در نـهایت برپا ساختن بنایی کـه بتواند جوابگوی تمام انسان‌ها با فرهنگ‌ها و نژادهای گوناگون باشد.از سال‌های ۱۹۳۰به بعد نیز این معماری بـه نامinternational styel سبک جهانی نامـیده شد و تا حدود نمـی قرن سبک غالب معماری درون تمام کشورهای جهان گردید.

شاید آرشیتکت‌ها اولین گروه از هنرمندان ایرانی بودند کـه به طور کامل از آموزش‌های سنتی معماری گسستند و با تعلیماتی کاملا متفاوت از تعلیمات بـه و استادی و شاگردی معماری سنتی شروع بـه کار د.این تعلیمات عینا مطابق با برنامـه درسی دانشکده بوزار پاریس بود.مخصوصا از سالهای ۱۳۲۰ بـه بعد کـه مدرنیسم پیشرو اروپا بـه صورت تنـها سبک بلامنازع درون دانشکده‌ هنرهای زیبا و رشته معماری تدریس شد.در صورتی کـه در رشته نقاشی هنوز اساتیدی از وابستگان مکتب کمال الملک بـه تعلیم مشغول بودند.

با نگاهی موشکافانـه، نکات جذابی از تعلیمات و نحوه تفکر درون دانشکده هنرها نسبت بـه معماری گذشته و مدرن آشکار مـی‌شود.در سال‌های سی و چهل طراحی بـه طریقه معماری مدرن با اجزا و عناصر خالص هندسی و ترکیبات مجرد،انتزاعی و غیر تاریخی و غیرسنتی، از اصول اولیـه هر اثر معماری بود.این اصول بـه قدری جا افتاده و قدرتمند بودند کـه علی‌رغم نظر و مـیل باطنی تقریبا بیشتر دانشجویـان و اساتید کـه عاشقانـه بـه معماری گذشته ایران مـهر مـی‌ورزیدند،به هیچ‌وجه امکان تغییر درون نحوه طراحی مدرن و ترکیب آن با معماری گذشته مـیسر نبود.مسافرت‌های آموزشی بـه اکثر نقاط ایران کـه غالبا بـه همت مـهندس سیحون استاد و رئیس دانشکده صورت مـی‌گرفت و نگارنده نیز درون بسیـاری از آنـها شرکت داشتند،با کروکی ‌های بی شمار،نقاشی‌های مفصل و عکاسی انجام مـی‌گرفت و تاثیر بسزایی درون شناخت دانشجویـان داشت.مجموعه‌ کروکی‌های استادم مـهندس سیحون و نگارنده از دور افتاده‌ترین نقاط ایران کـه نشان دهنده معماری ارزشمند و بسیـار زیبای ایران زمـین هست و بعدها بـه چاپ رسید گویـای عشق و علاقه‌مندی ایشان و دیگر دانشجویـان بـه معماری گذشته ایران بود(۷)به عبارت دیگر توجه و ستایش معماری و هنر گذشته ایران خاص سالهای اخیر نیست بلکه از زمان تاسیس دانشکده‌ هنرهای زیبا همـیشـه این علاقه‌مندی بوده و در کنار طراحی معماری بـه طریقه مدرن بیشتر طراحان درون پی تلفیقی مناسب از گذشته و حال بودند.ولی چنانچه اشاره شد قانون مندی محکم معماری مدرن بـه هیچ وجه امکان رخنـه معماری گذشته را نمـی‌داد و این سفرها و این آشنایی‌ها چندان درون نحوه طراحی موثر واقع نمـی‌شد.

در مقایسه با سه دوره طراحی شـهری قاجار، پهلوی اول و پهلوی دوم مـی‌توان چنین استدلال کرد کـه معماری ناصرالدین شاهی با تاثیر پذیری از شـهرسازی دوران باروک فرانسه،دوران رضاشاهی با تاثیرپذیری از شـهرسازی و معماری پیش از مدرن اروپا و معماری محمدرضا شاهی با استفاده مستقیم از شـهرسازی مدرن آتن(۸) سه وجه مختلف شـهرسازی را درون ایران رایج د.با این تفاوت کـه دو دوره‌ی اول شـهرسازی مستقیما تحت تاثیر مرکزیت دربار بود ولی درون دوره سوم بـه صورت نـهادی مستقل از دربار عمل مـی‌کرد.همـین نگاه یک سویـه و صرفا عملکرد گرایـانـه شـهرسازی مدرن بود کـه در سال‌های اواخر ۱۹۶۰ واکنش‌های گوناگون را درون غرب بـه وجود آورد و منجر بـه ایجاد تغییراتی درون تفکر شـهرسازی جدید گردید.

یکی دیگر از موضوعاتی کـه در زمـینـه تفکر مدرن صورت گرفت.تاکید بر تفاوتها بود.در اینجا مجموعه آدم‌ها بـه عنوان توده‌ای بی هویت و متحدالفکر و بی‌شکل مطرح نیستند،بلکه هری متفاوت از دیگری است. این تفاوت‌ها کـه کاملا طبیعی و انسانی هست و حتما مورد قبول قرار گیرد و بخشی از ارزش‌های یک جامعه متمدن بـه حساب آید.به این ترتیب ما معماران بـه عنوان انسان‌هایی متفاوت از یکدیگر پروژه‌های گوناگونی را تحویل دادیم و یکی از اصول ناگفته درون هنر مدرن کـه هر هنرمندی کار متفاوت از دیگری و حتی از کار قبلی خود تولید کند، انجام گرفت.آثار متفاوت معماری کـه در کل شـهرهای جهان پراکنده‌اند و از قرن گذشته که تا کنون شـهرهای ما را شکل داده‌اند، درون نتیجه همـین عمل بـه ظاهر معمولی بـه وجود آمده‌اند.

مسلما کیفیت آثار درون توکیو با کراچی یـا تهران و دبی متفاوت هست ولی همگی درون همان اصل تفاوت مشترک‌اند.ممکن نیست کـه شما دو بنای چند طبقه جدید را کاملا مشابه هم درون خیـابانـهای پاریس لندن،نیویورک و تهران مشاهده کنید.در صورتی کـه معماری قرن نوزدهم مـیلادی پاریس ولندن و وین و همچنین تهران(اگر چیزی از تهران قدیم باقی مانده باشد) دارای نماهای تقریبا مشابه و معماری تقریبا یکسان و یک سبک است.خیـابان شانزلیزه پاریس بهترین نمونـه از این نوع معماری یک دست شـهری هست که اتفاقا معماری مدرن قرن بیستم علیـه این یکنواختی طغیـان کرد و مـی‌بینم کـه چه نتایجی هم بـه بار آورد.

رشته تسبیح و دانـه‌هایش مثال خوبی به منظور بیـان این نوع معماری درون کنار خیـابانـهای جهان است.در معماری و شـهرسازی پیش از مدرن،این رشته دانـه‌های متوازنی را با خود حمل مـی‌کرد؛از کلاسیسیسم که تا قرن نوزدهم و از عصر صفوی که تا پهلوی اول.در این دوره‌ها دانـه‌های مشابهی از معماری بـه نخ کشیده شده بودند و رشته نامرئی فرهنگ درون هر دوره‌ای سرسختانـه آنـها را بـه هم پیوند مـی‌زد.در جهان مدرن و از اوایل قرن بیستم،چنانچه اشاره شد، رشته فرهنگ آن نیـای قدرتمند یونانی رومـی از هم گسست.مـیراثش بـه تاریخ سپرده و خود راهی موزه‌ها شد،در نتیجه دانـه‌های معماری بـه سبیـاق مدرن و پس از آن رشته پیوند دهنده سنت را از دست داده‌اند و هرکدام بـه تنـهایی نغمـه خود را ساز د.نتیجه همـین شد کـه در دوران ما تقریبا درون تمامـی توسعه‌‌های شـهری و شـهرهای جدید مشاهده مـی‌شود، با این تفاوت کـه دانـه‌های معماری درون شـهرهای پیشرفته‌ی جهان هرکدام از کیفیت قابل قبول و غالبا ممتازی برخوردارند؛ بـه توکیو و برلین امروز نگاه کنید کـه هرکدام از بناهای‌شان شاخص ارزشمند قرن بیستم و بیست‌و‌یکم هستند.در حالی کـه دانـه‌های معماری امروز شـهرهای ما با داشتن تفاوت‌های ناگریز دارای چنان کیفیت نازلی هستند کـه به سختی مـی‌توان بنای شاخصی را مـیان انبوه کم ارزش‌ها و بی‌ارزش‌ها پیدا کرد. درون این مـیان اگر پیـاده راه‌های خیـابان‌های‌مان را بـه عنوان رشته‌ی پیوند دهنده درون نظر بگیریم، این رشته نیز قائم بـه ذات نیست و خود پسمانده‌ی همان بناهای مغشوش است.البته من بـه آینده بسیـار خوش‌بین هستم و مطمئنم کـه معماران جوان و هنرمند ما بالاخره روزی این تار و پود از هم گسسته را خواهم بافت،و معماری ما نیز همچون سینما و نقاشی و دیگر هنرها حرفی به منظور گفتن درون جهان خواهد داشت……

به این نکته بسیـار مـهم حتما توجه کرد کـه با وجود پرتاب ناآگاهانـه بـه جهان مدرن، یکی از اساسی‌ترین و پایـه‌ای‌ترین کمبودهای ما درون آن دوران و حتی درون زمان کنونی، کمبود تفکر منظم و منطقی درون زمـینـه طراحی و خلق اثر معماری بوده و هنوز هم هست.چنانچه گفته شد ابزارهای اولیـه به منظور اینکه تبدیل بـه انسان‌هایی قائم بـه ذات و متکی بـه خود باشیم درون دست بود، اما زمـینـه‌ی درک و فهم آن از پیش فراهم نشده بود و جامعه نیز بـه سادگی آمادگی پذیرش آن را نداشت(۹).

در اینجا نظریـات مارشال برمن فیلسوف آمریکایی توجه کنیم کـه در کتاب بسیـار معروفش«تجربه مدرنیته» از شکوفایی و زوال خیـابان درون شـهرهای معروف جهان از جمله پاریس،سن‌پیترزبورگ و نیویورک سخن گفته و به گونـه‌ای طنز آمـیز و هشداردهنده از کاستی‌های شـهر سازی مدرن مـی‌گوید،کاستی‌هایی کـه به وضوح گریبان شـهرهای ما را نیز گرفته است:

«اما سازندگان نـهضت مدرن درون معماری و شـهرسازی دوره بعد از جنگ جهانی اول بـه پیروی از لوکوربوزیـه این شعار را سردادند:

«باید خیـابان را کشت».و همـین بینش آنان بود کـه در موج عظیم بازسازی و توسعه مجدد کـه پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد، دست بالا را گرفت.طی بیست سال،خیـابانـها درون همـه‌جا منفعلانـه بـه حال خود رها شدند،یـا بدتر از آن غالبا فعالانـه تخریب گشتند.پول و انرژی صرف ساختن بزرگراههای جدیدو شبکه وسیع پارک‌های صنعتی،فروشگاه‌های بزرگ و توسعه مناطقی درون حومـه شـهرها شد کـه بزرگراهها دسترسی بـه بدآنـها را ممکن مـی‌ساختند.بدین ترتیب،طی عمر یک نسل، خیـابان کـه پیش‌تر همواره نماد مدرنیته پویـا و ترقی‌خواه محسوب مـی‌شد، بـه نحوی طنز آمـیز، بـه نماد فقر و بی نظمـی و رکورد و همـه عناصر فرسوده و منسوخ بدل گشت- نمادی از همـه آنـها چیزهایی کـه مـی‌بایست بـه لطف پویـایی و پیشرفت مدرنیته پشت سر گذارده مـی‌شدند».(۱۰)

جالب هست که گویی نظریـات مارشال بر من بـه معماری شـهرهای ما بیشتر ارتباط پیدا مـی‌کندتا شـهرهای غرب کـه از آنـها سخن مـی‌گوید.در این زمـینـه توجه بـه زیربنای اجتماعی شـهرهای گذشته و حتی امروز مـی‌تواند برانگیزاننده باشد.در مقاله«شـهروندی و شـهرسازی مشارکتی»از سه عرصه خصوصی،حکومتی و عمومـی درون شـهر سخن گفته شده است.این سه عرصه درون شـهرهای غربی از دوران یونان و رم باستان که تا حدودی وجود داشته و در زمان حال نیز،حتی با وضوح بیشتری ملاحظه مـی‌شود: «در تمدن رومـی- یونانی،شـهر محل اجتماع شـهروندان صاحب حقوق هست و هرچند حکومت درون آن بـه صورت سلسله مراتب و قدرت بـه نحو نابرابر توزیع شده است، نیـازمند مشروعیت برخاسته از اجتماع شـهروندان یک جامعه است.بنابراین بـه اجبار حداقلی از حقوق بـه ویژه حقوق مدنی و فردی را پاس مـی‌دارند و گردن نـهادن بـه آن را الزامـی مـی‌پندارند درون سوی دیگر شـهر شرقی (ایران)،شـهر،محل حکومت مطلق پادشاه است.هیچ فردی درون آن بـه نفس خود اهمـیت ندارد….

بدین ترتیب درون شـهر شرقی درون وجدان جمعی مشرقیـان و از جمله ایرانیـان،تنـها بـه عنوان مکان تجمع تلقی شده هست که زندگی درون آن دو عرصه خلاصه مـی‌شود:

الف)عرصه خصوصی

ب)عرصه حکومتی

عرصه خصوصی مکان یـا فضای خانوادگی را درون بر مـی‌گیرد و عرصه‌ای امن تلقی مـی‌شود و در خارج از خانـه،عرصه خصم بـه حساب مـی‌آید بیـهوده نیست کـه در پایـان قرن ۲۰،هنگامـی کـه باید بـه ضرورت، توجه ایرانیـان را بـه شـهر جلب کرد، از شعار «شـهرما خانـه‌ما»استفاده مـی‌کنیم؛ زیرا ایرانیـان به منظور خارج از خانـه کـه ملک شخصی‌شان نیست،اهمـیتی قائل نیستند….به عبارت دیگر درون شـهرهای شرقی پیش از آنکه بـه عنوان ایستگاه افراد صاحب حقوق یـا بـه بیـان دیگر، اجتماع شـهروندان بـه حساب آید، مقر حکومت و جزیی از قلمرو سیـاسی و عرصه حکومتی محسوب مـی‌شد…..

در غرب عرصه عمومـی بـه شـهروندان تعلق داشت و محل بروز و شکل‌گیری علایق جمعی بود.این عرصه آنان را بـه شـهر علاقمند مـی‌ساخت این عرصه همچنین محل تصمـیم گیری جمعی ارباب شـهر بوده است(۱۱).

با این دیدگاه بـه نکته‌های مـهمـی مـی‌توان اشاره کرد کـه سیمای شـهرهای ایران مخصوصا تهران را مـی‌توان از این زاویـه نیز مورد برسی قرار داد.چنانچه درون پیش اشاره شد معماری خیـابانـهای شـهرهای ایران که تا اواخر دوره پهلوی اول، کاملا متاثر از نظریـات حاکمان شـهرها و یـا شخص شاه بوده است.برای مثال اگر دوره‌های شـهرسازی مـهم درون ایران را درون نظرگرفته شود،اصفهان دوران شاه عباس،تهراندوران ناصری،و تهران دوران پهلوی اول، درون هر سه این دوره‌ها نظر و روحیـات شخص شاه عباس و نزدیکانش شکل نـهایی این شـهرها را تعیین کرده است.به عبارت دیگر «عرصه حکومتی»تصمـیم گیر نـهایی درون شکل‌دهی شـهر و سیمای آن بوده است.حال اگر درون راس حکومت و اطرافیـانش انسان‌های با ذوقی قرار داشتند،مسلمل نتیجه هنرمندانـه و زیبا و موزون حاصل مـیشد،چنانچه از استاد علی اکبر اصفهانی معمار مسجد شاه مشاور شاه عباس درون نوسازی اصفهان یـاد مـی‌شود.همچنین بـه شخص ناصرالدین شاه بـه علت اینکه ذوقی داشته و از دیدن شـهرهای اروپائی بـه وجد آمده بود،دستور ساختن خیـابان باب همایون و چند خیـابان مرکزی تهران را صادر کرد.رضاشاه نیز بـه علت داشتن نظم و ترتیب خاصی کـه برخواسته از گذشته نظامـی او بود،خواهان ایجاد شـهری منظم با سیماای حساب شده و موزون بو.در این مـیان شـهردار تهران او،کریم‌آقا بوذر جمـهری،صاحب منصبی نظامـی کـه او نیز درون پی ساختن شـهری منظم و مرتب بود. درون کتاب «معماری پهلوی اول مـی‌خوانیم«در پایـان دوره بیست ساله،مجموعه بناهای ساخته شده حکایت از آن داشت کـه اینکه ارتش،معماری،شـهر و ساختمان صفات مشابه و تعاریف مشترکی پیدا کرده‌اند فضاهای معماری بـه گونـه‌ای مشخص و سلسله مراتب خود را درون خود داشت.عناصر مشابه،یک شکل و مکرر درون نمای ساختمان نظیر پنجره‌ها،ستون‌ها و یـا نشان‌های دیگر تداعی کننده لباس‌های متحدالشکل نظامـیان شده بود.ستون‌ها و ردیف‌های تکرار کننده عناصر معماری همچون سربازانی آرام و ایستاده شده بودند کـه دیگران از آنـها سان مـی‌دیدند.عظمت،اقتدار،سربلندی،افراشتگی،تحکم و ابهت واژه‌های نظامـی بودند کـه اینکه درون معماری مصداق شکلی پیدا کرده بودند و اعلان‌های سرهنگ بوذر جمـهری،شـهردار تهران درون جهت اجرای ضوابط شـهرسازی بـه مانند اعلان‌های چند ماده‌ای جنگی و نظامـی درآمده بود کـه عدم رعایت آن‌ها مجازات درون پی داشت.(۱۲)

همچنین بـه خبر زیر توجه کـه مربوط بـه تصویب نقشـه‌های اداره پست درون خیـابان سپه تهران است.در کتاب «معماری نیکلای مارکف» مـی‌خوانیم:

روزنامـه اطلاعات شماره ۴۹۳ درون مورد تهیـه و تصویب نقشـه‌ها مشخص مـی‌کند کـه تعدادی نقشـه ارائه شده و هیئتی مسئول انتخاب نقشـه بهتر بوده است.در همـین متن مشخص مـی‌شود کـه قبل از تصویب نـهایی هیئت،تایید و نظر شاه نیز جلب شده است.«در نتیجه مطالعاتی کـه از طرف کمـیسیون متشکله رسیدگی بـه نقشـه‌های واصله راجع بـه ساختمان محل پست‌خانـه بـه عمل آمده است،نقشـه کـه از طرف مسیو مارکف مـهندس تهیـه شده بود درون درجه اول واقع و تصویب گردید.روز گذشته نیز بـه وسیله آقای وزیر پست و تلگراف از نظر ملوکانـه گذشت،مورد تصویب واقع و امر همایونی به منظور ساختمان صادر گردید.(۱۳)

چنانچه از اسناد فوق و دیگر اسناد مشابه بر مـی‌آید،شخص شاه همـیشـه نظر خاص بـه نماهای معماری و سیمای شـهری مخصوصا درون مجموعه باغ ملی تهران داشته کـه در دوره‌های بعد کمتر بـه مواردی از این قبیل برخورد مـی‌کنیم و پهلوی دوم چندان انگیزه و تمایلی بـه اظهار نظر جهت سیمای شـهر نداشت.از طرف دیگر زمانی کـه طرح‌های جامع که تا حدود زیـادی جای تصمـیم گیرندگان حکومتی را گرفت،از آن بـه بعد شاهد نوعی شـهرسازی هستیم کـه چندان کاری بر سیمای شـهری ندارد بلکه مـهم‌ترین مسئله آن پرداختن بـه ارتباطات و ترافیک گسترش شـهر،زونینگ و مسایلی از این قبیل است.در ادامـه بـه علل و اسباب این نوع تفکر درون شـهرسازی و تبعات آن خواهیم پرداخت کـه منجر بـه ناپدید شدن سیمای شـهری یک دست از پیش طراحی شده گردید.

به این مسئله بسیـار اساسی نیز حتما توجه شود کـه اصولا درون معماری مدرن اثر معماری بـه صورت یک شیئ تمام شده درون خود و بدون توجه بـه اطراف درون نظر گرفته شد.همچنین این شیئ بنا بر گفته‌ها و نوشته‌های لوکوربوزیـه مـی‌بایستی فارغ از هرگونـه تزئین‌های معماری سنتی،فقط از هندسه خالص اقلیدسی تبعیت کرده،همانند طراحی ساده کشتی‌های تجاری،اتومبیل‌ها،هواپیماها و دیگر ماشین‌های صنعتی اوایل قرن بیستم باشد.در نتیجه معماری خلق شد کـه تا حد امکان از گذشته معماری پرید و در نـهایت،حتی درس تاریخ هنراز دروس آموزشی مدرسه باوهاوس،اولین مدرسه معماری و طراحی صنعتی و هنرهای تجسمـی بـه روش مدرن درون ایـالت ویمار آلمان درون اوایل قرن بیستم،حذف شد(۱۴)بنابراین معماری بـه وجود آمد کـه بیش متاثر از نقاشی و مجسمـه سازی انتزاعی آبستراکت بود که تا هنر گذشته.در زمـینـه‌های تاثیر آن تفکر درون مدارس جدید درون ایران نیـازمند توضیح بیش‌تری است.معماری مدرن درون ایران چنانچه درون پیش اشاره شده بود،به صورت مشخص از دانشکده هنرهای زیبا،رشته‌های درون دانشگاه تهران از ۱۳۱۸-۱۳۱۹به بعد شروع شد.منظور از معماری مدرن همان مفاهیمـی بود کـه در پیش گفته شد و مـهم‌ترین بخش آن،نگرش ضد تاریخی و انتزاعی بودن و توجه خاص بـه عملکردها،هندسه آزاد و در مواردی گسترش درون معماری بـه بیرون بود.همـین چند نکته روش‌های آموزش معماری و بعدها سبک معماری ما را همانند دیگر نقاط جهان بـه کلی دگرگون کرد.

از آنجایی کـه نگارنده طی دهه چهل دانشجوی این دانشکده بودم،بنابراین تجربه‌های مربوط بـه چگونگی ترسیم نمای پروژه‌ها مـی‌تواند مستقیما مورد توجه قرار گیرد.نما درون پروژه‌های ما معمولا صفحات ساده‌ای بودند کـه بعد از حل پلان،خطوط ترسیم شده‌ای کـه عملکردها را از هم جدا مـی‌کرد،در بخش بیرونی سطوح نما و در نتیجه حجم بنا را بـه وجود مـی‌آورد.این صفحات مربع یـا مستطیل‌هایی بودند کـه پنجره‌ها و درهای مربع و مستطیل درون آن تعبیـه شده بودند.نحوه جایگزینی این درها و پنجره از عملکرد درونی نشات مـی‌گرفت و در پاره‌ای از موارد تناسباتی مانند آنچه کـه لوکوربوزیـه درون نمای بعضی از خانـه‌های خود بـه کار گرفته بود،استفاده مـی‌شد.(تصویر۸).استناد او درون این تناسبات،معماری کلاسیک یونان و رم بود کـه او بـه گونـه‌ای تمتیل گرایـانـه بـه کار مـی‌برد.عطف پروژه‌های ما بـه معماری مدرن چندان آگاهانـه نبود بلکه ناگریز بودیم کـه اینگونـه طراحی کنیم،زیرا روش دیگری درون اختیـار نبود مـه بتوان استفاده کرد.ترکیب این سطوح مکعب‌هایی را حاصل مـی‌شد کـه پایـه و اساس حجم معمارانـه را درون معماری مدرن تشکیل مـی‌داد.همان‌طور کـه یکی از اولین نمونـه‌های این نوع حجم را درون طراحی یک خانـه توسط تئووان دزبورگ درون سال ۱۹۲۰ مـی‌بینیم.پیش از این ترکیب مکعب‌ها را درون کار مجسمـه‌ساز روس کازیمـیر مالویچ مـی‌توان مشاهده کرد(تصویر۹).

این سطوح و اجسام کاملا انتزاعی بودند،بدون پیش زمـینـه تاریخی،بدو معنی خاص،کاملا تمام شده درون خود و قائم بـه ذات و بدون ارتباط با محیط اطراف و سایتی کـه بر روی آن ساخته مـی‌شدند.البته درون مواردی سعی مـی‌شد کـه برای مثال از پنجره‌های قوسی شکل و یـا هندسه کلاسیک استفاده شود که تا به ظاهر نوعی عطف بـه معماری گذشته را تداعی کند.ولی درون این موارد نیز پشتوانـه قوی تئوریک درون دست نبوده و صرفا ذوق و سلیقه طراح موجب خلق این آثار مـی‌گردید.

از سوی دیگر گسترش درون بـه بیرون را درون معماری مـی‌توان درون بعضی از خانـه‌های فرانک لوید رایت و سپس مـیس واندرروهه ملاحظه کرد. آثار این معماران نیز مورد استفاده بسیـار درون پروژه‌های ما قرار مـی‌گرفت و با توجه بـه ذوق و سلیقه و نگرش هرکدام از هم دانشکده‌ای‌های ما آثار متفاوتی طراحی مـی‌شد کـه حاکی از برداشت‌های متفاوت از آن آثار بود.(تصویر۱۰)

در معماری حرفه مندان نیز نتیجه چنین تفکری ملاحظه مـی‌شد.برای مثال استفاده از صفحات شیشـه‌ای درون نماهای شمالی یـا جنوبی کـه کل نماها را بـه وجود مـی‌آورد و به دیوارهای غربی و شرقی اطاق این امکان را مـی‌داد کـه از درون بـه بیرون امتداد یـابد.گاهی مصالح این دیوارها،مانند آجر،از داخل اطاق بـه بیرون ادامـه یـافت.فضای بیرون درون این معماری غالبا بالکن‌هایی بودند کـه در طبقات قرار مـی‌گرفتند و در نمای خیـابان ایجاد نمایی که تا حدودی یک دست مـی‌د.مانند نمای شمالی خیـابان فاطمـی درون تهران کـه هم اکنون تعداد اندکی از آنـها باقی مانده و بقیـه تخریب و نوسازی شده‌اند(تصویر۱۱).

در این مجموعه نما بدون اینکه توجه خاصی بـه عنوان «معماری خیـابانی»بشود،تا حدودی نمای یک دست بـه وجود آمده بود کـه در دوره‌های بعد آن یک دستی هم از بین رفت.

در این زمـینـه بـه سه نمونـه از نماهای معماری سالهای ۱۳۰۰تا۱۳۴۰در تهران خیـابان امام خمـینی توجه کنید کـه از حکایت از روند تغییر درون معماری ایران درون مدت زمانی کوتاه دارد.نمونـه اول نمای ساختمان پست و تلگراف هست که بـه طراحی مارکف درون دهه ۱۳۱۰ بـه انجام رسیده کـه نشان از تفکر معماری اواخر قرن ۱۹ و تا حدودی نئو کلاسیک اروپا را درون خود دارد.نمونـه دوم ساختمان بانک سپه بـه طراحی وارتان هوانسیـان هست که درون دهه ۱۳۳۰ بـه اتمام رسید.در آن تاثیراتی از معماری پیش از مدرن اروپا و تا حدودی مکتب وین مشاهده مـی‌شود(۱۵).و نمونـه سوم بانک سپه بـه طراحی هوشنگ سیحون درون دهه ۱۳۴۰مـی‌باشد.بناهای مارکف و وارتان هماهنگ با خیـابان و پیـاده روهای آن طراحی شده درون صورتیکه ساختمان بانک سپه سیحون بـه هیچ‌وجه توجهی بـه خیـابان سپه و مـیدان توپخانـه ندارد.در این زمـینـه سیحون مـی‌گوید:

«مسئله مـهم به منظور کنترل نور جنوب بود بـه طوری کـه هرکدام از اتاق‌ها با ایوانچه کوچکی درون جلو و دیواره‌های آن از تابش مستقیم نور خورسید درون امان باشند»(۱۶)اما او درون ادامـه هیچ اشاره‌ای بـه مـیدان و خیـابان نمـی‌کند.همـین نکته مـهم درون معماری مدرن موجب شد کـه توجه بـه زمـینـه ساختمان در   درجه پایین تری از اهمـیت درون ابتدای طراحی قرار گیرد(تصویر۱۲).نکته قابل تامل این هست که که تا دوران پهلوی اول پیـاده‌رو و نماهای شـهری که تا حدودی تابع کنترل‌های شـهرداری بود،امروزه به‌جای سیمای شـهری کنترل شده،شاهد سیمای بزرگراه‌های طراحی شده هستیم.به عنوان مثال کناره‌های بزرگراه‌هایی مانند مدرس،همت و صدر و غیره درون تهران که تا عمق معینی بـه عنوان فضای سبز طراحی شده‌اند،که نکته مثبتی درون سیمای این بزرگراه‌ها مـی‌باشند.

در این سالها تقریبا هیچ‌گونـه مجموعه‌ای بـه عنوان معماری با هویت خیـابانی،آنچنانچه درون دوره پهلوی اول ساخته مـی‌شد،به وجود نیـامد.بلکه کلیـه توسعه‌های شـهری درون قطعات تفکیکی با مالکیت خصوصی درون ابعاد گوناگون تولید شد کـه درون هرکدام ساختمانی برپا مـی‌شد.البته ضوابط شـهرداری که تا جایی کـه امکان داشت رعایت مـی‌گردید.از طرف دیگر مشکل تراکم فروشی،چنان آشفتگی‌هایی را حاصل گشت کـه هنوز هم ادامـه دارد.در این دوره نیز چند نوع معماری حاصل از تفکیک را درون تهران و شـهرستان‌ها مـی‌توان از هم تشخیص داد:

۱-قطعاتی کـه به صورت سازمانی بـه کارمندان دولت داده شد و در آنـها پلان‌ها و نماهای تیپ طراحی مـی‌شدند.مانند زمـین‌های اراضی شـهر آرا،نارمک،بخش‌هایی از یوسف آباد و بخش‌هایی از تهران‌پارس.این مجموعه‌ها بـه علت دارا بودن نقشـه‌هایی تقریبا یکسان،نوعی معماری همگون بـه وجود آمد کـه در بعضی از این مناطق مانند شـهر آرا و نارمک از نمونـه‌های موفق این نوع قطعه بندیـها بـه شمار مـی‌روند درون این مجموعه‌ها هنوز تعداد اندکی نماهای موزون و شـهری مشاهده مـی‌شود کـه یـاد‌آور معماری مدرن دهه چهل مـی‌ّباشد.

۲-نوع دیگر بناهایی بودند کـه در اطراف خیـابانـهای ولیعصر،وزراء،جاده قدیم شمـیران و جردن ساخته شدند و به علت مرغوبیت و گرانی زمـین،صاحبانشان متعلق بـه قشر مرفه جامعه تهران بودند و این بناها بـه اصطلاح بـه صورت ویلایی طراحی مـی‌شدند.یعنی ساختمانی درون مرکز زمـینی نسبتا بزرگ با چهار نمای شمالی وجنوبی وشرقی وغربی.نگارنده خود درون سالهای ۱۳۴۰ درون شرکت ابجد کار مـی‌کرد و مسئول طراحی جزئیـات ساختمانـهای بلوار ناهید درون خیـابان جردن بود.

در این طراحیـها کـه پلان و فکر اولیـه معمولا توسط مدیران و مسئولین اصلی شرکت (آقایـان مـهندس هوشیم و مـهندس خطیب لو)انجام مـی‌گرفت،من و چند همکار دیگر از جمله مـهندس حسین شیخ زین‌الدین و مـهندس فیروز ادب و مـهندس شاهرخ کهنمویی این پلانـها را بـه اصطلح مـی‌پروراندیم و جزئیـات کامل از قبیل پله،نرده،پاسیو و سرویسهای مربوط را تهیـه مـی‌کردیم .

در معماری این ویلاها هرآنچه کـه در آتلیـه‌هایمان درون دانشکده یـاد گرفته بودیم و غالبا متاثر از ویلاهای ریچارد نویترا و فرانک لویدرایت بود،مورد استفاده قرار مـی‌گرفت.زیرا این دو ویلاسازی‌های بزرگی درون آمریکا بودند کـه آثار با ارزشی را تولید کرده بودند.امروزه این نوع ویلاها نیز درون اثر توسعه‌های عمودی شـهر تهران تخریب شده‌اند و به جای آنـها ردیف بناهای چند طبقه ساخته شده است.(تصویر۱۳)

نمونـه‌های فوق بخش کوچکی از چگونگی تصمـیم گیری درباره طراحی معماری بود.در عین حال دفاتر معماری نیز بودند کـه هرکدام با ذوق و سلیقه خود قطعات تفکیکی کنار خیـابانـها را شکل مـی‌دادند کـه از مجموعه آنـها نمای خیـابان حاصل مـی‌شد.ارتباط با کارفرما درون این مـیان نظر کارفرما چتدان مـهم نبود و او خود را درون اختیـار طراح قرار مـی‌داد .وهیچ‌گونـه دیـالوگ و گفتگوی سازنده‌ای مـیان مصرف کننده و طراح بـه وجود نمـی‌آمد و ساکنین و استفاده کنندگان نـهایی،غالبا با نوعی معماری انتزاعی و نا آشنا سروکار داشتند کـه نمـی‌توانستند بـه جز مسایل کمـی و عملکردی(مانند کوچکی و بزرگی،یـا کوتاهی و بلندی و تعداد اتاق‌ها)اظهار نظر ند.این بیگانگی سال‌ها ادامـه داشت ولی طی دهه‌های گذشته گویی درون این زمـینـه نیز هم دلی و هم نوایی بین این دو (طرح،سازنده و مصرف کننده)به وجود آمده است.مـهمترین ویژگی این همدلی را درون معماری خانـه‌های مس کـه توسط بـه اصطلاح بسازو و بفروش ساخته مـی‌شود،مشاهده کرد.دی اینجا نوعی سلیقه عمومـی حاکم شده کـه گویی هر دو طرف مـی‌دانند کـه چه مـی‌خواهند.این سلیقه را مـی‎‌توان سلیقه‌ای بازاری،عامـیانـه،عام پسند و نظایر،این‌ها دانست.از عملکرد این بناها نیز کاملا به منظور طرفین شناخته شده است.پذیرایی،خواب،سرویس‌ها،آشپزخانـه اوپن و غیره…..

این نوع سلیقه معماری کـه مجموعه آنـها سیمای خیـابانـها درون شـهرها را بـه وجود مـی‌آورد،با اغتشاش و ناهمگونی،بیـانگر نکته‌های مـهمـی درون زمـینـه‌ی هویت سیمای شـهرهای ما نیز هست.آیـا این اغتشاش بازتاب روحیـات درونی جامعه ایران نیست؟آیـا تفاوت‌هایی کـه در خلق و خو و حتی لباس پوشیدن مردم مشاهده مـی‌شود،در بناهای شـهرهایمان اثر گذار نبوده است؟در نـهایت شاید بـه توان نتیجه گرفت کـه سیمای شـهرها بازتاب چیزی هست که آنرا مـی‌توان خلقیـات آشقته ساکنین امروز دانست.در این صورت تعجب برانگیز بود اگر چهره‌ی شـهرهای ایران بـه گونـه دیگری رخ مـی‌نمود،بنابراین بار دیگر همچون گذشته‌های دور درون شـهرسازی ایران،شاهد نوعی همگونی چهره و سیمای شـهرها با روحیـات مردم هستیم.در عین حال نباید از نظر دور داشت کـه شـهر امروز صرفا تبدیل بـه مکانی به منظور استفاده‌های اقتصادی درآمده و غالبا بحث زیباشناسی و کیفیت معماری آخرین مقوله‌ای هست که بـه آن پرداخته مـی‌شود.

یـادآور این نکته نیز خالی از لطف نیست کـه در دهه ۱۳۷۰ شـهرداری تهران به منظور اولین بار گروهی از متخصصان معمار و شـهرساز را هر دوهفته یکبار درون دفتر معاونت فنی شـهرداری جمع مـیکرد که تا درباره مسایل مـهم شـهری بحث و تبادل نظر شود.این گروه کـه به عنوان شورای فنی و تخصصی نامـیده مـی‌شود و آقای مـهندس آشوری معاونت فنی شـهردار مدیریت آنرا بر عهده داشت.در خلال بحث‌های مفیدی کـه صورت مـی‌گرفت بـه بسیـاری از مطالعات و مشکلات پایتخت از دیدگاه‌های گوناگون از جمله مسئله‌ی سیمای شـهری پرداخته مـی‌شد کـه همچنین نمایندگان سازمان نوپای زیباسازی نیز درون آن جلسات حضور مرتب داشتند.یکی از نتایج مثبت آن جلسات،جمع‌آوری اسناد و مدارک مربوط بـه خانـه‌ها و بناهای تاریخی تهران بود کـه توسط یکی از مـهندسین مشاور بـه انجام رسید.بناهایی کـه مـی‌بایستی حفظ و مرمت مـی‌شدند و تحت قوانین معینی مورد استفاده قرار مـی‌گرفتند.در این زمـینـه مباحث فراوانی صورت گرفت و حتی سفارش تحقیق درباره وضع قوانین بـه یکی از همکاران درون آن شورا داده شد.ولی متاسفانـه درون دوره‌های بعدی با تغییر مدیریت شـهرداری،این شورای فنی متخصصین از بین رفت و آن بناها هم بـه حال خود رها شدند و از آن زمان که تا کنون شاید بیش از نیمـی از آنـها تخریب گشته‌اند.در این زمـینـه بـه خبری درون روزنامـه همشـهری ۲ دیماه ۱۳۷۱ توجه کنید:

«تهران قدیم بازسازی مـی‌شود.کلیـه مراکز قدیمـی شـهر تهران بـه سبک معماری سنتی بازسازی واحیـاء مـی‌شوند و ساختمان‌ها و آبنیـه قدیمـی شـهر بعد از بازسازی بـه شیوه سنتی،به مراکز فرهنگی-هنری تبدیل مـی‌شوند{…}مدیرعامل سازمان زیباسازی شـهرداری تهران طی گفتوگویی با خبرنگار ما ضمن اعلام مطلب فوق چگونگی اجرای این طرح را تشریح کرد{…}این تغییر کاربری باعث مـی‌شود درهای این ساختمان‌ها بـه روی مردم باز شود که تا آنـها بـه ارزش‌های فرهنگی این آثار واقف شوند{…}شناسایی ۷۰ درصد از کلیـه آبنیـه تاریخی تهران انجام شده و نوع کاربری آینده آنـها مشخص گردیده است{…}بر اساس این طرح خیـابان لاله زار بر روی وسایل نقلیـه مسدود و سطح آن همچون گذشته سنگ فرش خواهد شد.همچنین درون نظر هست دروازه‌های قدیمـی تهران با توجه بـه وضعیت شلوغی منطقه و بار ترافیکی آن درون صورت امکان درون محله‌های مربوط بازسازی شوند»۲ دیماه ۱۳۷۱روزنامـه همشـهری(۱۷).

در چند دهه اخیر بود کـه به علت تغییر درون قوانین شـهرداری،بناهای کوتاه و بلند و برج درون کنارهم قرار گرفت و نتیجه بـه آشوبی انجامـید کـه هم اکنون شاهدش هستیم.در انتهای این بخش یـادآور مـی‌شود کـه علی‌رغم این آشوب ناگریز،فعلا امکان یکسان سازی نماهای خیـابانی مجود نیست و نمـی‌توان از طراح‌های گوناگون خواست کـه با مراجعه بـه مرجع یـا شورای مثلا درون شـهرداری،نماهایی از پیش تعیین شده را اجرا نمایند.چنین مرجعی درون هیچ شـهری درون جهان امروز بـه وجود نیـامده،مگر دربافتهای تاریخی شـهری کـه مـی‌بایستی قوانین خاصی درون طراحی کل بنا و نماهای آن صورت پذیرد.

دیگر اینکه درون طراحی شـهری امروز حتما به پیـادگان درون شـهر راه داد و تا حد ممکن شـهر را بـه شـهری پیـاده تبدیل کرد.در شـهرهای ما پیـاده‌روها بی صاحب ترین بخش‌های شـهرهایمان است.سازمان عریض و طویلی بـه نام سازمان ترافیک مشغول بـه کار هست ولی سازمانی بـه نام سازمان پیـادگان وجود ندارد.در شـهرهای ما کمتر خیـابانی به منظور گردش و تفرج باقی مانده است.حتی چهارباغ اصفهان نیز آن تفرجگاه آرمانی قرن‌های پیشین نیست.به نظر نگارنده شکل و شمایل ساختمانـها و سیمای آنـها آنچنان مـهم نیست کـه طول و عرض پیـاده‌روها،مکانـهای مکث،مکانـهای نشستن،و دمـی استراحت ،قهوه‌خانـه‌ای کنار خیـابان و نیمکتی زیر سایـه درختان چنار.

چنین پیشنـهادهایی صرفا خیـالات نوستالژیک نیست،بلکه بـه وجود آورنده‌ی شـهری هست که شـهروندان نسبت بـه آن احساس تعلق شـهروندانـه کرده،خود را بخشی از آن دانسته و در مواردی درون تصمـیم گیری‌های آن دخیل مـی‌باشند.

در این زمـینـه طراحان شـهری وظیفه بسیـار مـهمـی بر عهده دارند.آنان هستند کـه به حرکت پیـاده مردم توجه خاصی دارند،و قدم بـه قدم مـی‌توانند پا بـه پای مردم حرکت کرده و راه رفتن درون پیـاده‌روها و خیـابان‌ها را دلپذیر کنند. اینکه درون مناطقی از شـهر بتوان خیـابان را بـه روی ترافیک اتومبیل‌های خصوصی بست نتایج بسیـار مثبتی بـه وجود آورده است.در چنین خیـابان‌هایی مردم بدون نگاه بـه چپ و راست خیـابان آزادانـه حرکت مـی‌کنند و کف خیـابان را از خود مـی‌دانند.سبزه مـیدان تهران علی‌رغم مشکلاتی کـه هنوز وجود دارد،ولی گشتن درون آن منطقه بـه مراتب راحت‌‎‌تر از زمانی هست که اتومبیل‌ها و موتور سیکلت‌ها دیوانـه‌وار درون حرکت بودند.در نـهایت نگاه تازه‌ای حتما به شـهر کرد و آن را به منظور حرکت،گردش،پرسه زدن و حتی راه رفتن بدون هدفی معین،آماده کرد.

علاوه بر نکته‌های فوق،در جهت حفظ هویت گذشته شـهرهایمان حتما در حفظ و نگهداری بخش‌هایی از شـهر و سیمای شـهری کـه در حوزه مـیراث فرهنگی قرار ندارد همت گماشت.از جمله حفظ و نگهداری و بازسازی آثار بـه جای مانده که تا سال‌های دهه ۱۳۳۰٫این دوره از معماری متاسفانـه درون گرانترین مناطق تجاری شـهری قرار دارند و هر لحظه درون انتظار تخریبند.

نکته بسیـار مـهم درون مورد این نماها و سیمای شـهری آنـها این هست که آنان آخرین دوره از معماری خیـابانی هستند کـه ارزش نگهداری به منظور آیندگان را دارند.در صورتی کـه آثار ساخته شده درون دهه‌های اخیر،مخصوصا مجموعه‌های مس جدید،به نظر مـی‌رسد کـه در آینده تبدیل بـه آثار با ارزش متعلق بـه مـیراث فرهنگی شوند.البته بناهای فرهنگی مانند فرهنگسراها،تئاترها،سینماها،موزه‌ها،مساجد و غیره،مستثنی هستند و باید درون حفظ آنـها کوشید.

در اینجا چند پیشنـهاد کلی جهت حفاظت از این مجموعه‌های خیـابانی با ارزش ارائه مـی‌شود:

۱-از آنجائیکه سازمان مـیراث فرهنگی درگیر احیـاء و نگهداری و ترمـیم انبوه عظیمـی از بناها و سایت‌های تاریخی هست بنابراین نمـی‌توان توقع داشت کـه نگهداری و حتی خرید این بناها و مجموعه‌ها را بـه عهده بگیرد.بنابراین این وظیفه بر عهده شـهرداریـها قرار مـی‌گیرد.

۲-با تشکیل گروه‌های تحقیق ابتدا حتما بخشـهای مختلف بـه جای مانده از آن نوع معماری کـه شرح داده شد را درون مراکز شـهری شناسایی کنند.

۳-گروه دیگری درون پی تدوین مقرراتی باشند کـه امکان حفظ آنـها را بـه طریق زیر فراهم آورد:

الف- درون صورت امکان این بناها خریدار شوند.

ب-در غیر این صورت مـی‌توان صاحبان و مالکان این بناها را متعاقد کرد کـه یـا زمـین معوض از شـهرداری دریـافت کنند و یـا اینکه با تغیر کاربری و بدون تخریب از منافع مادی مناسبی برخوردار باشند.

ج-در نـهایت مـی‌توانبه مالکین پیشنـهاد داد کـه نما و یـا نماهای اصلی ساختمان را حفظ کرد و پس از آن درون پشت بنا اقدام بـه ساختمان با تراکم بیشتر نمود.

د- بایستی شـهرداریـها تکنولوژی مناسب حفظ نما را پیشنـهاد کرده و یـا خود بـه عهده بگیرند.عمق این نماها را مـی‌توان بـه صورت موضعی و تخصصی تعیین کرد.

ه-کمـیته‌ای هر یک از افراد صاحب صلاحیت بـه عنوان (کمـیته فنی و تخصصی ارتقا کیفیت فضاهای شـهری)تشکیل شود و راهکاری مناسبی را درون زمـینـه‌های گوناگون مربوط بـه موضوعات فوق ارائه دهد.

در نـهایت اگر حتی بخشی از پیشنـهادهای فوق مورد توجه قرار گیرد امـید هست قسمت‌های پژمرده شـهرهای ما دوباره جان تازه‌ای بگیرند و برای نسل‌های آینده باقی بمانند.

۱-لغت نامـه دهخدا،انتشارات دانشکاه تهران ۱۳۴۷

۲-«تاریخ عالم آرای عباسی»،نوشته اسکندر بیک ،تصحیح ایرج افشار،انتشارات امـیر کبیر،تهران ۱۳۷۳،همچنین رساله، دکترای معماری مـهکامـه لوافی با عنوان«بازشناسی و تحلیل عوامل تاثیرگذاری درون شکل گیری مـیدان و دولتخانـه اصفهان درون عصر صفوی،دانشگاه آزاد اسلامـی،واحد علوم و تحقیقات،دانشکده هنر و معماری،۱۳۸۹،ص۹۵

۳-در زمـینـه نماهای ممتد و تاثیری کـه اینگونـه نماها درون دیگر شـهرهای جهان و از جمله ایران گذاشت مـی‌خوانیم:«خرد«هاسمان»از اینجا آشکار مـی‌شود کـه از ساختن نماهای تصنعی به منظور آپارتمان‌ها جلوگیری کرد و ایجاد نماهای متحدالشکل را درون سراسر پاریس معمول داشت.این نماها مرکب بود از ردیفی از پنجره‌های بلند(امروزمعروف بـه پنجره‌های فرانسوی )و بالکن‌هائی از چدن کـه خطوطش تاثیر نما رابر بیننده بیشتر مـی‌کرد-شبیـه بالکن‌هائی کـه قبلا درون زمان ناپلئون اول درون خیـابان«ریولی»ساخته شده بود-فرم‌هائی کـه در این نماها بـه کار مـی‌رفت فرم‌های «بی تکلف»و خنثای دوره رنسانس بود؛اما از ترکیب این فرمـها یک پارچگی و وحدتی درون نماها بـه وجود مـی‌آمد کـه هنوز آخرین تاثیر معماری بارک را مجسسم مـی‌داشت.همـین نکته :وجود نماهای خنثی و یک پارچه،سبب مزیت پروژه‌های عظیم«هاسمان»بر تمام اقدامات شـهرسازی دیگری هست که درون نیمـه پنجم قرن نوزدهم و یـا بعد از آن صورت گرفت».از کتاب «فضا،زمان و معماری»نوشته زیگفرید کیدئین،ترجمـه منوچهر مزینی،انتشارات علمـی و فرهنگی،۱۳۶۵٫ص۶۰۲

۴-گشت و گذار درون محله تهران/بروکلین،تاریخچه مختصری از نقشـه تهران،۱۳۵۵

۵-«تغییر ساختار و قدرت درون ایران و تغییر شکل شـهر»محمود محمدی،نخستین کنگره معماری و شـهرسازی ایران ۱۳۷۵،۴۰ ص ۶۰۷

۶-«معماری دروه پهلوی اول»،نوشته مصطفی کیـانی،انتشارات موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ۱۳۸۳،ص۱۹۵

۷-گذر و درنگ مجموعه کروکی‌های دکتر صارمـی،اصفهان،نشر خاک،۱۳۸۷

۸-منشور آتن درون چهارمـین کنگره معماران مدرن (ciam)در آتن تصویب شد.بر این اساس چهار اصل زندگی ،کار،تفریح،و عبور و مرور بـه عنوان اصول تشکیل دهنده‌ی فضاهای شـهرهای جدید مطرح گردید.متاسفانـه این اصول مدتها پایـه‌های طرح‌های جامع و تضمـینی درون تمام جهان تشکیل داد و موجب گسستگی فضاهای شـهری از هم گردید.البته درون دوره‌های بعدی این کنگره‌ها درجهت اصلاح زمـینـه‌های دیگر چون،مراکز شـهری واحدهای همسایگی،حقوق پیـادگان و محیط زیست و غیره بـه آن اصول اولیـه اضافه گردید.به نقل از کتاب «فضا،زمان و معماری»تالیف زیگفرید گیدیین،ترجمـه منوچهر مزینی،انتشارات علمـی و فرهنگی ۱۳۶۵ صفحات ۵۴۹-۵۵۱

۹-برای آگاهی بیشتر رجوع شود بـه فصل «پرش ناآگاهانـه بـه جهان مدرن»در کتاب تار و پود و هنوز،علی اکبر صارمـی انتشارات هنر معماری ۱۳۸۹ص۷۹

۱۰-«تجربه مدرنیته»نوشته مارشال بر من،ترجمـه مراد فرهادپور،انتشارات طرح نو،تهران ۱۳۷۹ ص۳۸۹

۱۱-«کتاب ماه علوم اجتماعی»مقاله شـهروندی و شـهرسازی مشارکتی،نوشته غلامرضا لعینی و حمـیده سادات احمدی اسفند ۸۹

۱۲-“معماری دوره پهلوی اول”نوشته مصطفی کیـانی،انتشارات موسسه مطالعات تاریخ معماری ایران ۱۳۸۳ص۱۱۹

۱۳«معماری نیکلای مارکف»ویکتور دانیل ،بیژن شافعی،سهراب سروشیـانی،انتشارات دید ۱۳۸۲ص۸۵

۱۴-مدرسه باوهاوس درون دساو(Dessau)واقع درون آلمان مرکزی درون سال ۱۹۱۹ برپا شد و برنامـه درسی این هنر سرا شامل عموم هنرها مـی‌شد کـه با ساختمان و ساختن ارتباط مـی‌یـافتند.در برنامـه درسی این مدرسه به منظور اولین بار تاریخ هنر، حذف و برنامـه‌ای جدید کـه محصولات نـهایی آن را تولیدت صنعتی تشکیل مـی‌دادند،عنوان شد.این برنامـه،مغایر با روش تدریس مدرسه بوزار پاریس بود و تاثیر عمـیقی بر آموزش معماری درون تمامـی جهان بر جای گذاشت.والتر گروپیوس،معمار آلمانی و پایـه گذار این مدرسه،پس از بسته شدن آن درون سال ۱۹۲۸ بـه دست حزب نازی بـه آمریکا رفت و مدرسه معماری هاروارد را بر اساس برنامـه‌ی باوهاوس تغییر داد.درس«ترکیب»رشته‌های معماری درون ایران که تا حدودی یـادآور برنامـه‌ی سال‌های نخستین این مدرسه بود کـه از سوی یوهانس ایتن (ltten)نقاش سویسی،تدریس مـی‌شد.

۱۵-مکتب وین درون اوایل قرن بیستم توسط معمار وینی،اتوواگز و شاگردانش جوزف هافمن و جوزف البریش بـه وجود آمد.واگز درون کتاب کوچکی کـه به سال ۱۸۹۴ منتشر کرد نوشت”فقط شروع آفرینش هنری را تنـها درون زندگی جدید مـی‌توان یـافت و اصول تازه فن ساختمان و مصالح جدید مجزا از معماری نیستند”در آثار او تزئینات بـه حداقل رسید و بدین ترتیب راه بـه سمت و سوی معماری مدرن هموار گشت.

۱۶-مجموعهcd،به عنوان زندگینامـه هوشنگ سیحون(تهیـه و تنظیم فرشته رحیمـی۱۳۸۶)در آمریکا منتشر شد کـه حاوی مصاحبه‌ای طولانی با هوشنگ سیحون بود.در این مجموعه سیحون نحوه اجرا و ساخت بعضی از آثار خود را شرح مـی‌دهد.

۱۷-حرفه هنرمند،شماره۳۶،بهار ۱۳۹۰،صفحه ۱۷۳




[drsaremispecial - هنرمعماری آنلاین برای اینکه مبلمان روی سرامیک سرنخورد چه کنیم]

نویسنده و منبع: AOAonline | تاریخ انتشار: Sat, 18 Aug 2018 13:18:00 +0000